[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]

 

عاشقانه

 

 

از درد و دلت فقط درد سهم من شد

و دلت سهم دیگری




ما هر چه دویدیم به مقصد نرسیدیم

از عشق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم




زمستان است و هوا پر شده

از دوستت دارم هایی که به بادها سپرده ام

کاش پنجره ات باز باشد

 

 

 

 

عاشقانه