آهنگ پیشواز ایرانسل
نام اثر : بغض
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317321
آهنگ پیشواز ایرانسل
نام اثر : دل من دل تو
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317322
آهنگ پیشواز ایرانسل
نام اثر : جاده یکطرفه
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317323
آهنگ پیشواز ایرانسل
نام اثر : نفس
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317324
آهنگ پیشواز ایرانسل
نام اثر : ستایش
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317325
آهنگ پیشواز ایرانسل
نام اثر : عصر پاییزی 1
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317326
نام اثر : عصر پاییزی 2
نام صاحب اثر : مرتضی پاشایی
کد آهنگ پیشواز ایرانسل : 3317327
آهنگ پیشواز ایرانسل
اشعار فروغ فرخزاد
نگه دگر بسوی من چه می کنی؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
اشعار فروغ فرخزاد
به حیرتم که بعد از آن فریب ها
تو هم پی فریب من نشسته ای
اشعار فروغ فرخزاد
به چشم خویش دیدم آن شب
که جام خود به جام دیگری زدی
اشعار فروغ فرخزاد
چو فال حافظ آن میانه باز شد
تو فال خود به نام دیگری زدی
اشعار فروغ فرخزاد
برو … برو … بسوی او، مرا چه غم
تو آفتابی … او زمین … من آسمان
اشعار فروغ فرخزاد
بر او بتاب زآنکه من نشسته ام
به ناز روی شانه ستارگان
اشعار فروغ فرخزاد
بر او بتاب زآنکه گریه می کند
در این میانه قلب من به حال او
اشعار فروغ فرخزاد
کمال عشق باشد این گذشت ها
دل تو مال من، تن تو مال او
اشعار فروغ فرخزاد
تو که مرا به پرده ها کشیده ای
چگونه ره نبرده ای به راز من؟
اشعار فروغ فرخزاد
گذشتم از تن تو زانکه در جهان
تنی نبود مقصد نیاز من
اشعار فروغ فرخزاد
اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
اشعار فروغ فرخزاد
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق خوشتر از خیال تو
اشعار فروغ فرخزاد
کنون که در کنار او نشسته ای
تو و شراب و دولت وصال او!
اشعار فروغ فرخزاد
گذشته رفت و آن فسانه کهنه شد
تن تو ماند و عشق بی زوال او!
اشعار فروغ فرخزاد
اشعار شهریار
جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد
اشعار شهریار
بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام
به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد
اشعار شهریار
قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری
چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد
اشعار شهریار
شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد
اشعار شهریار
هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود
که ما را سینه آتشفشان آتشفشانی کرد
اشعار شهریار
چه بود ار باز می گشتی به روز من توانائی
که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد
اشعار شهریار
جوانی کردن ای دل شیوه جانانه بود اما
جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد
اشعار شهریار
جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد
اشعار شهریار
جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید
که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد
اشعار شهریار